چرا تنهایی می گردی ، از تو من بی خبرم
تو خوشی هاتُ می کردی ، ولی من منتظرم
...
لحظه لحظه چشم براهم ، خاطراتت سر پناهم
بخششت رو نمی خواهم ، باختم در به درم
...
تو نمی دونی که قلبم ، تپشش بالا میاد
وقتی تو نباشی پیشم ، می خوامت خیلی زیاد
دلِ من همش کمینه ، ردِّ پاهاتُ می بینه
نمی ترسی من بمیرم ، عشقمُ دادی به باد
...
آخه این قول و قراری نشده ، عقد با حلقه گذاری نشده
دیگه اعتماد ندارم خسته ام ، سفره ی ما لاله زاری نشده
...
بسِّ دیگه هرجایی ، می گردم تو کوچه هایِ تنهایی
بی حسم افسرده ام از این جفات ، برو دیگه تو سفیرِ غم هایی
جاسم ثعلبی (حسّانی) 12/08/1399
:: برچسبها:
# ترانه ی باختم ,
:: بازدید از این مطلب : 1258
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2